گر همنشین شوی من افسرده را شبی
جانی به تن رسد که رسیده است بر لبی
بی تاب تاب زلف توام بیش از این مخواه
دور از طبیب پیکر افتاده در تبی
گفتند تو صباح و مساء گریه میکنی
آن هم به سبک متصل الاشک زینبی
ماهم به لطف مادرتان گریه کن شدیم
ادامه مطلب ...شعر مقام معظم رهبری در مدح حضرت بقیــۀ الله الاعظم ارواحنا فداه
دل را ز بی خودی سر از خود رمیدن است
جان را هوای از قفس تن پریدن است
از بیم مرگ نیست
ادامه مطلب ...واحیرتا در عرصه میدان پیمبر است
یا تیغ ذوالفقار به دستان حیدر است
در طاق ابروان
سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت
ادامه مطلب ...چند روزی است سرم روی تنم می افتد
دست من نیست که گاهی بدنم می افتد
گاهی اوقات که راه نفسم می گیرد
چند تا لکه روی پیرهنم می افتد
باید این دست مرا خادمه بالا ببرد
من که بالا ببرم مطمئنم می افتد
دست من سر زده کافیست تکانش بدهم
مثل یک شاخه کنار بدنم می افتد
دست من نیست اگر دست به دیوار شدم
من اگر تکیه به زینب بزنم می افتد
سر این سفره محال است خجالت نکشم
تا که چشمم به دو چشم حسنم می افتد
هر که امروز ببیند گره مویم را
یاد دیروز من و سوختنم می افتد
روز آخر شده و در دل خود غم دارم
دو پسر دارم و اما کفنی کم دارم
شعر از شاعر اهل بیت اکبر لطیفیان،خوانده شده توسط برادر جواد حسن زاده در هیات ریحانه النبی(ص)مورخ15/12/91 در حرم مطهر رضوی
زیر باران دوشنبه بعد از ظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد
وسط کوچه ناگهان دیدم
زن همسایه بر زمین افتاد
سیب ها روی خاک غلطیدند
چادرش در میان گرد و غبار
قبلا این صحنه را...نمی دانم
در من انگار می شود تکرار
آه سردی کشید، حس کردم
کوچه آتش گرفت از این آه
و سراسیمه گریه در گریه
پسر کوچکش رسید از راه
گفت: آرام باش! چیزی نیست
به گمانم فقط کمی کمرم...
دست من را بگیر، گریه نکن
مرد گریه نمی کند پسرم
چادرش را تکاند، با سختی
یا علی گفت و از زمین پا شد
پیش چشمان بی تفاوت ما
ناله هایش فقط تماشا شد
صبح فردا به مادرم گفتم
گوش کن! این صدای روضه ی کیست؟
طرف کوچه رفتم و دیدم
در و دیوار خانه ای مشکی است
با خودم فکر می کنم حالا
کوچه ی ما چقدر تاریک است
گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه
راستی! فاطمیه نزدیک است...
خوانده شده توسط برادر جواد حسن زاده در حرم مطهر امام رضا علیه السلام مورخ1391/11/5 در هیات ریحانة النبی(ص)
وقتش شده نگاه به دور و برت کنی
فکری برای این همه خاکسترت کنی
عُذر مرا ببخش دوایی نداشتم
تا مرهم کبودی چشم ترت کنی
امشب خودم برای تو نان می پزم ولی
با شرط اینکه نذرِ تب پیکرت کنی
مجبور نیستی که برای دلِ علی
یک گوشه ای نشینی و چادر سرت کنی
زحمت نکش خودم به حسین آب می دهم
تو بهتر است فکر برای پرت کنی
ای کاش از بقیهی پیراهن حسین
معجر ببافی و به سر دخترت کنی
من ، زینب و حسن ، ... همه ناراحت توایم
وقتش شده نگاه به دور و برت کنی
حسین بود و تو بودی ، تو خواهری کردی
حسین فاطمه را گرم، یاوری کردی
غریب تا که نمانَد حسین بی عباس
به جای خواهری آن جا، برادری کردی
گذشتی از همه چیزت به پای عشق حسین
چه خواهری تو برادر، که مادری کردی
تو خواهریّ و برادر، تو مادریّ و پدر
تو راه بودی و رهرو، تو رهبری کردی
پس از حسین، چه بر تو گذشت وارث درد!
به خون نشستی و در خون، شناوری کردی
پس از حسین، تو بودی که شرح عصمت را
که روز واقعه، را یاد آوری کردی
به روی نیزه، سر آفتاب را دیدی
ولی شکست نخوردیّ و سروری کردی
حسینِ دیگری آن جا پس از حسین شکُفت
تو با حسین پس از او، برابری کردی
چه زخم ها که نزَد خطبه ات به خفّاشان!
زبان گشودی و روشن، سخنوری کردی
زبان نبود، خودِ ذوالفقارِ مولا بود
سخن درست بگویم، تو حیدری کردی
تویی مفسّر آن رستخیز ناگاهان
یگانه قاصد امّت پیمبری کردی
بَدَل به آینه شد، خاک کربلا با تو
تو کیمیا گری و کیمیا گری کردی
حسین بود و تو بودی، تو خواهری کردی
حسینِ فاطمه را گرم، یاوری کردی
خوانده شده توسط کربلایی جواد حسن زاده در شام وفات حضرت زینب کبری علیها سلام در حرم مطهر امام رضا علیه السلام-هیات ریحانة النبی(ص)
صدوق در « ثواب الاعمال » و « امالی» به اسناد خود از حضرت رسول اکرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم روایت نموده است که فرمود:
«هرکس سی روز از رجب را روزه بدارد منادی از آسمان ندا خواهد نمود که ای بنده ی خدا اما آنچه از تو گذشته است برای تو آمرزیده شد پس عمل را در مابقی عمر از سر بگیر …»
از ایشان پرسیده شد اگر کسی به هر دلیلی عاجز ازین روزه باشد چه کند تا به همچین ثوابی که توصیف فرمودید برسد؟
فرمودند:
« در عوض هر روز گرده نانی به تصدق بدهد که قسم به کسی که جانم به دست اوست هرگاه چنین تصدقی هر روزه بدهد به آنچه توصیف کردم و بیشتر از آن خواهد رسید؛ چه هرگاه تمام خلایق کلا از اهل آسمانها و زمین جمع شوند بر اینکه مقدار ثواب آن را اندازه بگیرندبه عشر آن چیزی که در بهشت از فضایل و درجات عائل می گردد نمی رسند.»
گفتند: یا رسول الله صلی الله علیه و آله اگر کسی این صدقه را هم نتواند برای اینکه به ثوابی که توصیف فرمودی نائل شود، چه بایدش کرد؟
فرمودند:
در هر روز از ماه رجب تا سی روز تمام شود این تسبیح را یک صد مرتبه بگوید:
سبحانَ الاِلهِ الجلیل سبحان من لا یَنبَغی التسبیحُ الا له، سبحان الاَعَزِّ الاکرم سبحانَ من لَبِسَ العِزَّ و هو له اهل » *
به نقل از کتاب المراقبات / اعمال ماه رجب