گر همنشین شوی من افسرده را شبی
جانی به تن رسد که رسیده است بر لبی
بی تاب تاب زلف توام بیش از این مخواه
دور از طبیب پیکر افتاده در تبی
گفتند تو صباح و مساء گریه میکنی
آن هم به سبک متصل الاشک زینبی
ماهم به لطف مادرتان گریه کن شدیم